آیه بعدی که مورد ذکر است آیه شریفه :
"فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَکُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ
و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان [= عورتشان] بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را ندا داد که: «آیا شما را از آن درخت نهی نکردم؟! و نگفتم که شیطان برای شما دشمن آشکاری است؟!»«الأعراف/22» "
از این آیه برداشتهای متفاوتی صورت میگیرد ، یکی اینکه در ابتدا عورتهاشان پوشیده بود سپس با خوردن میوه ممنوعه بر آنها نمایان گشت یا اینکه عورت هاشان پوشیده نبوده ، بلکه در نظرشان دیده نمی شده!!! ، این بحث تقریبا پیچیده ای ست ، از همین قضیه در مورد جهان پیرامون هم سخن می گویند که آیا حقایق این جهان ، عینی هستند یا ساترند یعنی در صورت وجود داشتن از چشمان ما پنهانند (چشمان ما دارای حجاب است) یا اینکه حقایق در پشت پرده وجود دارند و قابل رویت نیستند؟؟ یا به نوعی دیگر اینکه برای اینکه به حقایق عالم دست یابیم و بتوانیم آنها را مشاهده کنیم باید حجاب را از میان چشمانمان بر گیریم یا حجابی را که جلوی حقایق هستند؟؟؟
در مورد قضیه حضرت آدم نیز همینطور ، آیا عورت هایشان نمایان بود ولی چشمانشان حجاب یا عورت هایشان پوشیده و حجاب داشت؟ ، همانطور که در آیه بالا آورده شده ،هنگامی که از آن درختان چشیدند، اندامشان بر آنها آشکار شد و شروع کردند به قرار دادن برگها به دو آیه بسیار زیبای زیر از سوره اعراف توجه فرمایید:
یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیکُمْ لِبَاسًا یوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیرٌ ذَلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یذَّکَّرُونَ«26»
ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می‌پوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکر (نعمتهای او) شوند!
یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ ینْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ یرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ«27» ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید؛ (اما بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند!
در آیه 26 بهترین لباس را برای فرزندان آدم پرهیزگاری معرفی میکند که مایه زینت ماست و در آیه بعد میفرماید شیطان این لباس را از تن آدم و حوا (ع) بیرون کشید و عورتهاشان نمایان گشت ، که براستی نشان از این دارد که این چشمانمان هستند که دارای حجاب پرهیزگاری هستند و اگر خواهان بهشتیم نباید شیطان را اولیای خویش قرار دهیم که چرا شیطان اولیای کسانی ست که خواهان زندگی دنیوی هستند و چه جالب اشاره کرده است خدا ، که پس از اینکه عورتهاشان نمایان گشت و لباس تقوا از تنشان بیرون آورد از بهشت رانده شدند ، پس برای بازگشت به بهشت می بایست تقوایی پیشه کنیم.
سوال: چگونه تقوا پیشه کنیم؟
خدا در اول سوره بقره میفرماید:
ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ«2»
آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.
الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ«3»
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.
وَالَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ«4»
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.
أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ«5»
آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
بله ، پرهیزکاران صفات متعددی دارند که با جستجویی ساده در کلام الله مجید می توانید آگاه شوید.....
حال یک سوالی که تازه به ذهنم خطور کرده این است که : اگر حضرت آدم از آن میوه ممنوعه نمیخورد و در بهشت باقی میماند ما همچنان عریان بودیم با حجابی بر چشمانمان؟؟؟ میدانم کمی باورش سخت است ولی .... جواب را بیابید و بگویید منتظرم تا هروقت...
از اعجاز قرآن همین بس که انسان را به تفکر وا میدارد ، دریای عظیمی ست که هر چه بیشتر بنوشی تشنه تر میگردی پس بچش ... نوش جانت!!!
میدونم زیاد شده و خسته کننده ولی آخرین نکته ؛ مگه نه اینکه مهمترین ویژگی پیامبران عصمتشان است ، خب پس یعنی حضرت آدم که مرتکب گناه شد از مقام پیامبری عزل شد یا آن عملی که انجام داد ، عمل گناه آلودی نبوده است؟ در جواب باید عرض کنم که ، بذارید با یه مثال بگم مفیدتره : فکر کنین شخصی را بر منصبی میگذارید و به او میگوید کار همه رو میتونی برسی الا فرمایش فلان شخص را ، از قضا سهوا و به دروغ فرد منصب شده گول فلانی! را میخورد ، شما که او را اخراج نمیکنید ، شاید به منطقه محروم بفرستید یا حقوقش را کم کنید ولی بخاطر یک فریب اورا مواخذه نمیکنید... حال به داستان زیر توجه کنید:
علی بن محمد بن الجهم میگوید :
به مجلس مامون حاضر شدم . کنار مامون ، علی بن موسی الرضا علیه السلام بود . مامون به امام رضا علیه السلام گفت: ای پسر رسول خدا ایا این قول که انبیا معصومند از تو است ؟؟ حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند : بله . مامون گفت : پس معنی این قول خدای عز وجل چیست که در قران فرمود : عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى .طه 121 { ادم خدای خودش را معصیت کرد }امام رضا علیه السلام فرمود :
الله تبارک و تعالی به ادم فرمود : اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ . بقرة ایه 35 و اعراف ایه 19 .{ اى آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید و از هر جاى آنکه خواستید فراوان و گوارا بخورید، و به این درخت نزدیک نشوید . } و خداوند متعال اشاره کرد به سوی خوشه ی گندم .که اگر به این گندم نزدیک شوید و از ان بخورید َ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمینَ . بقرة ایه 35 و اعراف ایه 19 { از ظالمین خواهید بود } . اما خداوند عز وجل به ادم و همسرش نفرمود از این درخت نخوردید بلکه گفت به این درخت "نزدیک نشوید" و از غیر این درخت بخورید . و وقتی که شیطان ان دو رو وسوسه کرد و گفت : وَ قالَ ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ . اعراف ایه 20 { ای ادم و حوا ، خدا ، شما رو از خوردن این درخت نهی نکرده } و شیطان گفت : علت اینکه خداوند به شما امر کرد که به غیر از این درخت نزدیک بشوید و با این درخت کاری نداشته باشید این است إِلَّا أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدِینَ اعراف 20 { که شما با خوردن این گندم دو فرشته میشوید ، یا از جاودانان شوید. } وَ قاسَمَهُما إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ اعراف ایه 21 {و شیطان قسم باد کرد که براى هر دو سوگند سخت و استوار یاد کرد که یقیناً من براى شما از خیر خواهانم و قصد فریب شما را ندارم.} و ادم و حوا تا قبل از این ماجرا ندیده بودند که کسی به خدا قسم دروغ یاد کند فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ اعراف ایه 22 پس آن دو را با مکر و فریب از مقام و منزلتشان فرود آورد. پس ادم و حوا از این درخت خوردند به خاطر اینکه اطمینان کردند به قسَمی که شیطان به خداوند متعال خورد .و این مساله ای که از ادم روی داد قبل از نبوت ایشان بود و این سرپیچی گناه کبیره ای نبود که به وساطه این گناه مستحق اتش جهنم شود و بدرستیکه از اشتباهات بسیار کوچکی بود که انجام دادن انها برای انبیا قبل از نزول وحی جایز بود . پس وقتی که خداوند متعال او را به نبوت برگزید ، ادم معصوم شد و هیچ کناه کوچک و بزرگی از او سر نزد . وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیْهِ وَ هَدى طه 122مامون گفت : پس معنی این قول خداوند عز وجل چیست که فرمود : فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما اعراف ایه 190 { پس چون به آن دو فرزندى تندرست و سالم داد از این جهت براى خدا در کنار نعمتى که به آنان عطا کرده بود، شریکان وهمتایانى قرار دادند!} امام رضا علیه السلام فرمود بدیستیکه حواء برای ادم 500 شک بچه دختر و پسر متولد کرد . و ادم و حواء با خداوند عهد کردند و از او درخواست کردند و گفتند : اگر به ما فرزندى تندرست و سالم عطا کنى، مسلماً از سپاسگزاران خواهیم بود.و وقتی به ادم و حوا بچه های سالم و خوب و صالحی عطا کرد و ان بچه ها 2 صنف بودند . گروهی پسر و گروهی دختر بودند . پس ان دو گروه خدا را همانند پدر و مادرشان ( ادم وحوا ) شکر نکردند و برای خدا شریک قائل شدند . و تعالى فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ . اعراف ایه 190 مامون گفت : من شهادت میدهم که تو حقا پسر رسول الله هستی .
امیدوارم از طرح این پرسشات خسته نشده باشید یاخدای ناکرده در شک فرو نرفته باشید ... یک صلوات برای سلامتی و ظهور حضرت ولی عصر(عج) بفرستید تا دلتان روشن شود ...
روزی حضرت آدم(علیه السلام) در محلی نشسته بود،ناگاه شش نفر را که سه نفر آنها سفید روی و نورانی و سه نفر آنها سیاه روی و بد منظر بودند مشاهده کرد.اتفاقا آن شش نفر نزد آدم آمدند،سفید رویان در سمت راست آدم (علیه السلام)و سیاه رویان در سمت چپ او نشستند.برای آدم(علیه السلام) چنین منظره ای شگفت آور و غیرعادی بود، بی درنگ از آنها خواست خود را معرفی کنند و بعد به سمت راست خود توجه کرد.
از یکی از سفید رویان پرسید:تو کیستی؟ـ من عقل و خردهستم.آدم(علیه السلام) :جای تو در کجاست؟ـ جای من در مغز و دستگاه اندیشه انسان است.
آدم(علیه السلام)از سفید روی دیگر پرسید:تو کیستی؟ـ من مهر وعطوفت هستم.آدم (علیه السلام) :جای تو در کجاست؟ـ جای من در دلانسان است.
آدم(علیه السلام) از سومین نفر از سفیدرویان پرسید:تو کیستی؟ـ من حیاهستم.آدم (علیه السلام) :جای تو در کجاست؟ـ جای من در چشم انسان است.
بدین ترتیب آدم(علیه السلام)فهمید که مرکز و مظهر عقل مغز است و مرکز مهر و عطوفت قلب است و مظهر حیا چشم است.
آنگاه آدم(علیه السلام) به سمت چپ نگریست و از سیاه رویان خواست خود را معرفی کنند.از یکی از آنها پرسید:توکیستی؟ ـ من خودخواهیو کبر هستم.آدم(علیه السلام) :جای تو کجاست؟ـ جای من در مغز ودستگاه اندیشه انسان است.آدم(علیه السلام) :مگر آنجا جای عقل نیست؟؟ ـ چرا ! ولی هنگامی که من آنجا مستقر شوم،عقل فرار میکند.
آدم(علیه السلام) از دومین نفر سیاه رویان پرسید: تو کیستی؟ـ من رشکو حسد هستم.آدم(علیه السلام) :جای تو کجاست؟ـ جای من در دلاست.آدم(علیه السلام) :مگر مهر و عاعفه آنجا قرار نگرفته است؟ـ چرا! ولی وقتی من در آنجا جای گیرم مهر و عاطفه بیرون میرود.
آدم(علیه السلام) از سومین نفر از سیاه رویان پرسید:تو کیستی؟ـ منطمع و آز هستم.آدم (علیه السلام) :جای تو در کجاست؟ـ جای من درچشم است.آدم(علیه السلام) :مگر آنجا جای حیا نیست؟ـ چرا ! ولی زمانی که من آنجا جای گیرم حیا میرود.
بدین ترتیب حضرت آدم(علیه السلام) درک کرد که خودخواهی و کبر دشمن عقل است و رشک بردن مخالف عاطفه میباشد و طمع و حیا ضد همدیگرند.
منبع: قصه های قرآن ص 33/المواعظ العددیه ص 189
باید در خاتمه عرض کنم که در دین هیچ سوالی بی جواب نیست این نادانی و نا آگاهی ماست. هیچ وقت در طرح سوال خجالت زده نشوید چون منشا آگاهی هاست..
و من الله توفیق
.:: هیام ::.
ما را در فیس بوک دنبال کنید
برچسب: حضرت آدم ، حضرت ، درخت ممنوعه ، عصمت حضرت آدم ، امام رضا ، شریعتی ، مطهری ، خمینی ،قرآن
کلمات کلیدی :
